هنگام نگاه کردن به یک صفحه و یا یک طرح، چشم ابتدا به یک نقطهی خاص از طرح خیره میشود. این ناحیه را نقطه کانونی آن صفحه میگوییم.
این نقطه باید طوری طراحی شود که خواننده را به خواندن متن اصلی و بقیه مطالب هدایت کند.
البته نقطه کانونی نباید خیلی هم بزرگ یا غالب باشد، زیرا از ادامه خواندن جزییات جلوگیری میکند.
این نقطه باید طوری طراحی شود که خواننده را به خواندن متن اصلی و بقیه مطالب هدایت کند.
البته نقطه کانونی نباید خیلی هم بزرگ یا غالب باشد، زیرا از ادامه خواندن جزییات جلوگیری میکند.
استفاده از یک نقطه کانونی در هر طراحی خوب ضروری است زیرا به ما کمک میکند تا صفحه را حس کنیم. تفاوت بین اندازهها یکی از بهترین راههای دستیابی به این هدف است و برای ما مهم است که بخاطر بسپاریم که در طراحی های خود جسورانه باشیم. و از اینکه اندازهی بعضی از عناصر فرق میکنند خجالت نکشید ، بگذارید آن قسمت از طرح خودش با افتخار خود را نشان دهد و به جهانیان اعلام کند “به من نگاه کن ، من بزرگ و مسئول هستم!”
مسیر خواندن چشم خواندن
نمونه ای از مسیر چشم خواننده ای که در حال اسکن و خواندن متوسط است. این نوع توجه فقط با ایجاد تمرکز روی نقاط اصلی مورد علاقه شما قابل دستیابی است.
شکل فوق را می توان یادآور قانون طلایی دانست: با دیگران به گونه ای که می خواهید تحت تاثیرشان قرار دهید،رفتار کنید. این شکل نمونه استانداردی است از آنچه معمولاً با آن یرخورد می کنیم. هنگامی که همه چیز “باید” در یک صفحه باشد ، آنگاه بیننده دنبال چیزی است که در این صفحه وجود ندارد؟ بنابراین به هیچ کدام از عناصر توجهی نمی کند.
به یاد داشته باشید هنگام تلاش برای ایجاد یک نقطه کانونی خوب، محافظه کارانه عمل نکنید. احتمالاً بهتر است به جای عناصر متعدد که همگی یکسان هستند یا فقط از نظر اندازه و رنگ کمی متفاوت هستند ، فقط از یک عنصر بزرگ استفاده کنید.


